هایده - سفره‌ عشق

جدائي از حد که بخواد بگذره
فاصله بين ما يه ديوار ميشه
قهر اگر با کينه سازش کنه
دل بخدا زارو گرفتارميشه
ما که با هم زندگي رو ساختيم
سفره عشقو با هم انداختيم
تکيه بهم داديمو با سادگي
گريه کنون دل رو بهم باختيم
حيفه بپايان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون
مست غروره همه تاروپودم
غرور تو ارزوني وجود
اين دستاي من تو اونارو بگير
تو فاتحو من توي چنگت اسير
گريه من اگر که مقصود توست
مسکن روح تب آلود توست
اين اشکهاي من چشماتو وا بکن
مرگ غرورم رو تماشا بکن
ما که با هم زندگي رو ساختيم
سفره عشقو با هم انداختيم
تکيه بهم داديمو با سادگي
گريه کنون دل رو بهم باختيم
حيفه بپايان برسه عشقمون
به مرز حرمان برسه عشقمون